ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام ، با تو بودن ز همه دست کشیدن دارد
ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام ، با تو بودن ز همه دست کشیدن دارد

* بیا امشب رهایم کن از این کابوس تنهایی صدایت میزنم بانو ویان خواب و بیداری
تو آشنای من در این ده کوره دردی مبادا از من و این زخم هایم دست برداری
*نگاهت اشنا بود ای غزیبه پگاهت به چه زیبا بود غریبه
نگاهت بر نگاهم شور بخشید چنین شوری کجا بور ای غریبه
*دزدی بوسه عجب دزدی پر منفعتی است که اگر باز ستانند دو چندان گردد
*گفت هرگز با خیال ما مکن عیشت تباه گفت ما با خیالت زندگانی می کنیم
*سبو بشکسته دل بشکسته جام و باده بشکسته بیا در محفل ما بین چه بشکن بشکن است امشب