شده میان غزل و بیت در به در باشی؟
ردیف و قافیه بر وزن بی خبر باشی؟
غزل ، غزل بنویسی برای دلتنگی
همیشه شاعر اشعار بی اثر باشی
سپیده سر نزند در نوشته ات وقتی
شهید خنجر شبهای بی سحر باشی
شده تمام امیدت به سایه ای باشد
برای دیدن سایه دو چشم تر باشی؟
شبت به سر نرسد بی خیال او اما
همیشه خالق رویای بی ثمر باشی
دلت بگیرد از این حال و روز تنهایی
تمام ثانیه هایت پر از اگر باشی
شبی درون اتاقت بمیری از حسرت
که در میان نفسهای یک نفر . . . باشی...!!
خیلی خیلی قشنگه