آقای خامنهای
سلام علیکم
ناراحت نشوید اگر بیمقدمه وارد متن میشویم. راقم این سطور خسته شده است از مقدمه های مفصلتر از متن و از متنهای پوچ و هیچ.
چند سال قبل از دفتر نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه زنگ زدند به خانه ما که فلان روز دیدار با رهبر است. من هم به خودم گفتم یک مقدار سخنرانی میکنند و لابد آخرش سکه میدهند، رفتم. همان جور هم شد، شما حرف زدید، ما حرف زدیم و سکه هم بالاخره رسید. در ابتدای دیدار خواستید خودم را معرفی کنم و گفتم که فلانی هستم، مدال طلای المپیاد جهانی فلان در سال فلان...شما که ریش بلند من را دیدید و لابد فکر کردید بسیجی درست و حسابیهستم، به من گفتید خداوند شما را برای آیندة اسلام و ایران حفظ کند. علاوه بر آن تا همین دو سال پیش هر سال ماه رمضان یک شب برای افطار دعوت میکردید و من هم حضور پیدا میکردم. حال و هوای حسینیه شما با جاهایی که من معمولاًدر آنجاها بودم همیشه فرق داشت و دیدن آنجا برایم همیشه جالب بود. هنوز طنین صدای شما در گوشم هست که میگفتید: نخبگان علم و دانش باید چنین کنند و چنان کنند. جنبش نرمافزاری برپاکنند. نقشة جامع علمی کشور آماده کنند. از خستگی نهراسند و ....
رتبة یک کنکور و مدال طلای المپیاد را گرفتهاند، انداختهاند توی سلولهای انفرادی اوین. محمدرضا جلاییپور را میگویم. هیچ یک از نخبگان علمی کشور در سی سال اخیر نتوانسته هم در کنکور موفق باشد و هم در المپیاد. محمدرضا در هر دو، رتبة یک بود. رتبه دو هم نه، خود خود یک. هیچیک از نخبگان علمی کشور، مثلاً همدورهایهای محمدرضا - که همگی الان در کشورهای اروپایی و امریکایی مشغول به تحصیل هستند - نتوانسته است نمرة زبانی را که محمدرضا در آزمون آیالتس کسب کرد، کسب کند.
آقای خامنهای!
این است جنبش نرمافزاری شما؟ این است انقلاب علمی در کشور؟ نکند انتهای نقشة جامع علمی کشور به اوین ختم میشود؟ چه خوب جایی است و چه آب و هوای دلانگیزی دارد. بنده شخصاً حاضرم نقشة جامع علمی کشور را تا ته بروم مخصوصاً که در انتها به اوین میرسد و در آنجا مصاحبت امثال محمدرضا را به همراه دارد.
آقای خامنهای!
دل خوش کردهاید که نخبگان علمی کشور بروند در ممالک دیگر درس بخوانند و بعد برگردند به کشورشان برای ارتقای علم و دانش؟ گمان میکنید با این نخبگان میتوانید چنان تفوق علمی و فنآوریای در جهان به دست آورید که اندیشة جمهوری اسلامی در جهان مسلط شود؟ نمیگویم زهی خیال باطل اما واقعاً با این روشها، بیشتر به ترکستان میرسید تا انقلاب علمی در کشور. مشاهدات و تجربیات راقم این سطور حداقل گواه آن است که شرایطی که در کشور به وجود آوردهاید همه را فراری میدهد و نخبگان را زودتر. اگر به این گمان هستید که نخبگان را با پول و امکانات و پست و مقام میتوانید در کشور نگه دارید، اشتباه میکنید. بگذارید صریحتر بگویم. من خودم وفادارترین نخبهای که به نظام، ولایت فقیه، امام و اسلام میشناسم شخص محمدرضا جلاییپور است. همان کسی که موقع بازگشت از انگلستان، ردای مداحی اهل بیت میپوشد و برای چیزی حدود دو هزار مستمع، در حسینیة ارشاد زیارت عرفه میخواند.
ادامه مطلب را حتما بخوانبد...
آقای خامنهای!
به عنوان یک المپیادی لازم است آگاه کنم شما را که زیردستان شما، باهوشترین، خوشبرخوردترین، اخلاقیترین و مسلمانترین نخبگان علمی کشور را دو ماه است که حبس کردهاند. فقط هم به جرم فعالیت انتخاباتی برای نامزدی که خیر سرش نخست وزیر خود شما بوده است. جرمش این است که شیوة نویی در تبلیغات انتخاباتی در ایران پایهگذاری کرد. و این البته از هوش و استعداد سرشارش بود. شیوههایی که رقبا خیلی سریع شروع به تقلید از آنها کردند.
آقای خامنهای!
میخواهند محمدرضا را به چه چیزی متهم کنند؟ او را که پیش از، به اصطلاح خود شما، اردوکشیهای خیابانی دستگیر کردهاند. پس اتهام تظاهرات غیرقانونی و شکستن شیشة بانک و آتش زدن اتوبوس و این جور چیزها را نمیتوانند به او بچسبانند. در فاصلة روز انتخابات تا روز دستگیری هم به راحتی ماموران شما میتوانند بفهمند کجا بوده است و چه کرده است. میخواهند به او اتهام بزنند که به ملت گفته است در انتخابات تقلب شده است؟ این اتهام به او نمیچسبد. وقتی خود موسوی و محتشمی میگویند در انتخابات تقلب شده است، با گرفتن امثال محمدرضا میخواهند ضعیفکشی کنند یا اینکه موسوی و محتشمی را بترسانند؟ یا هر دو؟ میخواهند به او بگویند با خارجیها ارتباط داشته است؟ محمدرضا اهل این کارها نبود؛ اگر بود اوضاع مالی کمپین موسوی اینقدر خراب نبود. میخواهند به او اتهام ارتباط با انگلستان بزنید؟ این هم به او نمیچسبد. آقای مصباح برای درمان میآید انگلستان و آقای حداد برای خرید لباس. محمدرضا اما فقط برای تحصیل و نشر اسلام در آنجا حضور دارد. اگر عشق، به نظر من البته زیادی، به اسلام نداشت هر هفته بلند نمیشد با هزینة خودش از آکسفورد بیاید لندن برای برگزاری مراسم دینی در قلب لندن. نکند به کسی که همیشه در مقابل خانمها سرش پایین بود میخواهند اتهام داشتن رابطة ناشروع بزنند؟ یا اینکه متهمش کنند به مصرف مشروبات الکلی و استعمال دخانیات خیلی غلیظ؟ محمدرضا جامعهشناسی میخواند اما متاسفانه از تفریحات شنگولی ملت ایران نه تجربهای داشت و نه بویی برده بود. همیشه به او میگفتم آدمی به بچهمثبتی تو هیچ وقت جامعهشناس خوبی نمیشود.
آقای خامنهای!
ممالکی که پیشرفت کردند و تفوق تکنولوژیک در جهان پیدا کردند به گونه ای که امروزه بر مبنای قدرت حاصل از آن، میتوانند به کشور ما به اصطلاح شما تهاجم فرهنگی کنند، هیچوقت رتبهاولهای کنکورشان را زندان نیانداختند. المپیادیهایشان را نفرستادند انفرادی. سعی کردند کارهای مهم را به دست آنها بدهند. نه اینکه یک آدمی مثل مرتضوی را بکنند همهکارة مملکت. مرتضوی اگر هوش درست و حسابی داشت، یک دانشگاه خوب قبول میشد. اگر نمیدانستید، بدانید بین نخبگان کشور رسم است که میزان هوش را بر مبنای دانشگاه محل تحصیل میسنجند. مرتضوی در جایی درس خوانده است که استادش کردان بوده است. محمدرضا در جایی درس میخواند که راسل و ویتگنشتاین در آنجا درس میدادند.
آقای خامنهای!
چند سال پیش در یک سخنرانی دستور تاسیس بنیاد نخبگان را دادید. این بنیاد حالا تشکیل شده است و به رتبهاولهای کنکور و المپیادیها و بچه درسخوانهای دانشگاه وام و کمک هزینة تحصیلی میدهد. بحث دادن زمین و مسکن مهر هم مطرح است. اردو برگزار میکند، مشهد میبرد، فیش حج توزیع میکند. این بنیاد نخبگان نباید لااقل یک بار با دادستان تهران در مورد اتهامات محمدرضا جلاییپور مذاکره میکرد؟
آقای خامنهای!
برای پیشرفت علمی کشور به وجود بنیاد نخبگان نیازی نیست. شما نخبگان علمی کشور را به زندان نیاندازید، آنها خودشان بلد هستند چگونه مملکت را پیشرفت بدهند.
آقای خامنهای!
نمیدانم واقعاً مطلع هستید که در قوة قضاییه چه میگذرد یا نه. من قبلاً چندباری از طریق سایتهای شما، برخی اعتراضات و حرفها را برایتان فرستادم. فکر کنم مسئولان دفترتان آنها را مستقیماً به سطل آشغال میریزند و الا تا الان باید حداقل یک ذره کارها بهتر میشد. این بار به نظرم رسید که به اصطلاح روزنامهها، سرگشاده چیزی برایتان بنویسم. شاید حداقل وزارت اطلاعات تکانی بخورد و برای اینکه شما متوجه نشوید که چه گندی زده است، خودش سریع دست به کار شود.
آقای خامنهای!
مملکت را هم با امثال محمدرضا جلاییپور میشود اداره کرد و هم با امثال سعید مرتضوی. شما هم که فعلاً مملکت را در دست دارید. انتخاب با شما است اما فردا کاسة چه کنم دست نگیرید که چرا قدر محمدرضا جلاییپور ها را ندانستم.
امضا محفوظ
اسمم را هم نمینویسم چون اولاً به اندازه محمدرضا ایمان و شجاعت ندارم، ثانیاً آنقدر نخبه هستم که بفهمم سنگها را بستهاند و سگها را ول کردهاند. ثالثاً حرف خصوصی نزدم که نیاز به پیگری خصوصی داشته باشد. رابعا اگر دنبال مقصر میگردید، مقصر معلوم است چه کسی است: سعید مرتضوی.
برای دانلود کامل نامه اینجا را کلیک کنید
منبع انتشار: موج آزادی
می خواستم بگم : خیلی وبلاگت قشنگه!!!!!!!
مثل خودت!