به نام خدا
ویژگی طبیعی و فطری زن بر « ناز» است و مرد بر « نیاز» و ترکیب این دو چه زیبا و مستحکم میباشد. شهید مطهری به بهترین وجه این روانشناسی دقیق زن و مرد را شایسته توجه معرفی کرده و اذهان را بدان معطوف ساخته است.
توجه شایسته به این روحیه ذاتی زن و مرد و رعایت پیامدهای آن، در استواری بنیان ازدواج کمال تأثیر را دارد.
استاد در بیان این ویژگی روحی و روانی زن و مرد میگوید:
« طبیعت، مرد را مظهر طلب، عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن.
این یکی از تدابیر حکیمانه و شاهکارهای خلقت است که در غریزه مرد « نیاز و طلب» و در غریزه زن » ناز و جلوه » قرار داده است ...
مرد خریدار وصال زن است، نه خریدار رتبه او {نمیخواهد بنده بخرد }
منتهای هنر زن این بوده که توانسته مرد را در هر مقامی و هر وضعی بوده است، به آستان خود بکشاند.»
آنگاه که حیا و عفاف و خویشتنداری
زن از میان برود و بخواهد در نقش مرد ظاهر شود،
اوّل به زن مُهر باطله میخورد ، بعد مرد مردانگی خود را فراموش
میکند، سپس اجتماع فرو میپاشد.
زن توانسته مرد را به عنوان خواستگار
به آستانه خود بکشاند و مردها را به رقابت با یکدیگر وا دارد
و با خارج کردن خود از دسترس مرد ، وضعی رمانتیک به وجود آورد.
مجنونها را به دنبال لیلیها بدواند و آنگاه که تن به ازدواج با مرد میدهد، هدیه و پیشکشی از او به عنوان نشانه صداقت دریافت دارد.
زن همیشه مرد را میساخته و مرد اجتماع را. آنگاه که حیا و عفاف و خویشتنداری زن از میان برود و...ادامه مطلب را نیز بخوانید...
تجلی ناز و نیاز در زن و مرد
ویژگی طبیعی و فطری زن بر « ناز» است و مرد بر « نیاز» و ترکیب این دو چه زیبا و مستحکم میباشد. شهید مطهری به بهترین وجه این روانشناسی دقیق زن و مرد را شایسته توجه معرفی کرده و اذهان را بدان معطوف ساخته است.
توجه شایسته به این روحیه ذاتی زن و مرد و رعایت پیامدهای آن، در استواری بنیان ازدواج کمال تأثیر را دارد.
استاد در بیان این ویژگی روحی و روانی زن و مرد میگوید:
« طبیعت، مرد را مظهر طلب، عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن.
این یکی از تدابیر حکیمانه و شاهکارهای خلقت است که در غریزه مرد « نیاز و طلب» و در غریزه زن » ناز و جلوه » قرار داده است ... برای دانلود ادامه متن اینجا را کلیک کنید
مرد خریدار وصال زن است، نه خریدار رتبه او {نمیخواهد بنده بخرد }
منتهای هنر زن این بوده که توانسته مرد را در هر مقامی و هر وضعی بوده است، به آستان خود بکشاند.»
آنگاه که حیا و عفاف و خویشتنداری
زن از میان برود و بخواهد در نقش مرد ظاهر شود،
اوّل به زن مُهر باطله میخورد ، بعد مرد مردانگی خود را فراموش
میکند، سپس اجتماع فرو میپاشد.
زن توانسته مرد را به عنوان خواستگار
به آستانه خود بکشاند و مردها را به رقابت با یکدیگر وا دارد
و با خارج کردن خود از دسترس مرد ، وضعی رمانتیک به وجود آورد.
مجنونها را به دنبال لیلیها بدواند و آنگاه که تن به ازدواج با مرد میدهد، هدیه و پیشکشی از او به عنوان نشانه صداقت دریافت دارد.
زن همیشه مرد را میساخته و مرد اجتماع را. آنگاه که حیا و عفاف و خویشتنداری زن از میان برود و بخواهد در نقش مرد ظاهر شود، اوّل به زن مُهر باطله میخورد ، بعد مرد مردانگی خود را فراموش میکند، سپس اجتماع فرو میپاشد.
نقش هر یک از زن و مرد در مسئله عشق ناهمگون نقش دیگری است.
عارفان این قانون را به سراسر هستی سرایت میدهند.
میگویند قانون عشق و جذب بر سراسر موجودات و آفریدهها حکومت میکند ، با این تفاوت که موجودات و مخلوقات از لحاظ اینکه هر آفریدهای وظیفه خاصی را باید ایفا کند ، متفاوتند. سوز در یک جا و ساز در جای دیگر قرار داده شده است.
به قول فخرالدین عراقی:
عشق است که هر دم به دگر رنگ در آید
ناز است به جایی و به یک جای نیاز است
در صورت عاشق چه در آید همه سوز است
در کسوت معشوق چه آید همه ساز است
قانون خلقت، جمال و غرور و بینیازی را در زن و نیازمندی، طلب، عشق و تغزل را در مرد قرار داده است
ضعف زن در مقابل نیرومندی مرد به این وسیله تعدیل شده است.
به حفظ و بالنده ساختن این ویژگی فطری و طبیعی باید توجه شود.
اینکه اولیای دین به زنان دستور پوشش و حفظ حریم و دوری از آمیختگی و همنشینیهای دوستانه بین زن و مرد دادهاند ،
نیز حفظ حریم در رفتار و گفتار را لازم شمردهاند، برای این است که عرضه زن و زیباییهایش در جامعه، بیضابطه، ارزان و به وفور نباشدو مردها جز با پرداخت ارزش و بهای مناسب و در چارچوبهای مشروع نتوانند از زیباییهای زن بهره گیرندتا هر گاه با زنی ازدواج کردند ، قدر او را بدانند و در استواری ازدواج بکوشند.
حتی در دستورهای تربیتیِ دینی، به حفظ ناز در زن و پروردن نیاز در مرد توجه شده است.
ویلیام جیمز فیلسوف معروف آمریکایی میگوید:
حیا و خودداری ظریفانه زن غریزه نیست بلکه دختران حوّا در طول تاریخ دریافتند که عزت و احترامشان به این است که به دنبال مردان نروند [و ندوند] ، خود را مبتذل نکنند و از دسترس مرد خود را دور نگه دارند.
زنان این درسها را در طول تاریخ دریافتند و به دختران خود یاد دادند..شهید مطهری این حالت را هماهنگ با طبیعت زن در جهت حرمت او ارزیابی کرده و میگوید:
در روایات اسلامی وارد شده که مرد از زن پر تمایل تر نیست، بلکه بر عکس است لکن زن از مرد در مقابل تمایل خود، تواناتر و خوددارتر آفریده شده است.
این خصوصیت همواره به زن فرصت
داده است که دنبال مرد نرود و زود تسلیم او نشود
و بر عکس مرد را وادار کرده است که به زن اظهار نیاز کند و برای
جلب رضای او اقدام نماید ...
جنس نر همواره حالت و نقش متقاضی را داشته، نه جنس ماده و جنس ماده همواره از خود نوعی بینیازی و استغنا نشان میداده است ...
آری، طبیعت زن را به عنوان مظهر « ناز» و مرد را به عنوان مصداق « نیاز » آفریده ، در رفتار زناشویی حفظ این روحیه، سبب شیرینی و لذت زندگی است،نیز به عنوان یک نکته مهم باید همیشه مورد توجه باشد.
برای دانلود این مطلب اینجا را کلیک کنید