هـوای باران داشـت نگاه غمگیـنم
چه تلخ می رفتی چه تلخ شیرینم ؟
شـب جـدایی با تمـام محـجوبی ...
تو را صدا می زد سکوت سنگینم
ستـاره ها گفتـند که بـاز می گردی
چه زود باور بود دل دهن بیـنم ؟!
سقوط سُرخم را که دیده ای ...آیا
نمی کِشی دستی به بال خونینم ؟!
بیـا و از تـاراج مـرا حفاظـت کن
مرا که چون باغی بدون پرچیـنم
کجاست؟محتاجم به سُکرچشمانت
که شعـر هم امشب نـداد تسکیـنم
نمی رسـد دستـم به دستـهایت آه:
چقـدر بـالایـی ... چـقدر پاییـنم !؟
حمیدرضا حامدی
واقعا عالیه کارات دست درد نکنه خسته نباشی اومید وارم بهتر از این بشه....................زهرا دره باغی
قم
1376 راستی منم متولد 13 خرداد هستم خوش بختم
20 بودی مرسی