رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود ،
با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی ،
و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند و ...
و من همچون غربت زدای در آغوش بی کران دریای بی کسی به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد
وتا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشوید.
بانوی دریای من...
کاش قلب وسعت می گرفت شمع با پروانه الفت می گرفت ،
کاش توی جاده های زندگی خنده هم از گریه سبقت می گرفت.
سایت زیبائی داری
تبریک میگم
هم به شما ، هم به خانومت واسه داشتن مرد با احساسی مثل تو
شاد باشی
چقدر مطالب سایتت قشنگه ... راستی چرا مهنا رو به ما معرفی نمیکنی ؟
دوست داریم ازش بدونیم ...
کارت جدیده جالبه
موفق باشی
لحظه ای که فکرش را نمیکنی ، کسی در دوردستها خاطره ی خوبیهایت را ورق میزند .
hame neveshteha va sheeratoon doost dashtani bood