خورشید را میدزدم
فقط برای تو !
میگذارم توی جیبم
تا فردا بزنم به موهایت
فردا به تو میگویم چقدر دوستت دارم !
فردا تو میفهمی
فردا تو هم مرا دوست خواهی داشت. میدانم !
آخ ... فردا !
راستی چرا فردا نمیشود ؟
این شب چقدر طول کشیده ...
چرا آفتاب نمیشود ؟
یکی نیست بگوید خورشید کدام گوری رفته ؟
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
شل سیلور استاین
روزی که برایم دعا می کردی که بمانم
می خوام بنویسم ولی نه اینجا ..تو وب خودم ..واسه تو ..خواستی بیا ببین
خیلی قشنگ بود ..دلم نمی دونم چرا گرفته ..تو هم که همش سرت شلوغه ..
رفتم ..خدافظ
از آنچه با عظمت است یا باید هیچ نگفت یا با عظمت سخن گفت و با عظمت سخن گفتن یعنی به دور از آرایش و آلایش...!!! ( نیچه)
هیچ کلمه ای قادر به توصیف این نوشته زیبا نیست!
فقط میتونم بگم آفرین هم به خاطر وبلاگ زیبات وهم به خاطر حسن سلیقه ات..
آفرین!!!
حکمت این دوری را چرا نمی توانم بفهمم؟
وقتی که ذره ذره آب می شوم در انتظار دیدنت ..
این چه دنیایی است ؟
مقصر کیست؟ من ؟ تو ؟ یا خدا؟
جالب بود