هشت بهشت

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام ، با تو بودن ز همه دست کشیدن دارد

هشت بهشت

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام ، با تو بودن ز همه دست کشیدن دارد

راستی خدا ...


راستی خدا ...

 

دلم هوای دیروز را کرده ...

 

هوای روزهای کودکی را ...

 

دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم

 

آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد ...

 

دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم و

 

دوباره تمرین کنم الفبای زندگی را ...

 

میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی که دل شکستم

 

و دلم را شکستند ...

 

دلم میخواهد این بار اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان

 

هر چه میخواهید بکشید

 

این بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو ...

 

دلم میخواهد این بار اگر گلی را دیدم

 

آن را نچینم ...

 

دلم میخواهد

 

می شود باز هم کودک شد؟؟

 

راستی خدا !!!

 

دلم فردا هوای امروز را می کند ...

 



نظرات 1 + ارسال نظر
فاطمه دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 10:59 http://JavanehayEntezar.blogfa.com

خییییلی قشنگه....
اجرتون با خدا!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد